وزیر اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی، محمود علوی، در تورهای متعددی که به شهرهای صنعتی جنوب از جمله آبادان و خوزستان داشته، مقامات محلی را در مورد ”امنیت“ توجیه کرده است. همزمان حسن روحانی هم اعلام کردکه ”به همه وعده های اقتصادی و صنعتی عمل کرده است“. ”پویایی اقتصادی“ و ”افزایش تولید“، ”سرمایه گذاری در محیطی امن و سالم“، و خلاصه به پیش بردن سیاست ”اقتصاد مقاومتی“ محور اصلی اهداف دولت اعتدال و وزارت اطلاعات در این دوره است. علوی صراحتا آنهم در شهر آبادان خط و نشان کشیده است که با کسانی که بخواهند در امنیت اقتصادی جامعه و پویایی آن اخلال وارد کنند، قاطعانه برخورد خواهد شد! جناب وزیر پارسال هم در سفر خود به استان صنعتی و معدنی یزد، که بزرگترین اعتصاب و اعتراض کارگران سنگ آهن بافق باعث شد پای وزیر کار نیز برای اولین بار به این خطه باز شود، در مورد ”امنیت اقتصادی“، هشدارهای مشابهی را داده بود. وقتی وزیر اطلاعات یک مملکت از ”امنیت اقتصادی“ و ”اخلال در پویایی اقتصاد“ صحبت می کند، کاملا روشن است که روی سخنش به کارگران و اعتراضات روزمره آنها است. بویژه وقتی که بیکاری، گرانی و فلاکت به بی سابقه ترین حد خود رسیده است و اعتراضات کارگری هر روز و در اشکال مختلف علیه نظم اقتصادی موجود در جریان است. حتی بی خود نیست که جناب وزیر این سخنان را در استان های صنعتی ایران به زبان رانده است. مخاطب مستقیم او کارگران نفت جنوب، خوزستان، عسلویه، ماهشهر و کارگران واحدهای صنعتی بزرگ و کلیدی دیگر است که در این مناطق زندگی می کنند.
بدنبال اوجگیری اعتصابات و اعتراضات کارگری از یکسال گذشته، دولت اعتدال روحانی و مشخصا وزارتخانه های کار و اطلاعات و امنیت، با همکاری شوراهای اسلامی و خانه کارگر، این گرگ های در لباس میش ضمن بدست گرفتن ابتکار عمل در انعکاس نارضایتی های کارگران، ضمن جا زدن خود در قبای ”دوستان“ کارگران، اقدام به یک شناسایی آرام و نرم از سازماندهندگان و رهبران رادیکال کارگری در محیط های کار و محلات کارگری کرده اند. ”تامین امنیت“ آنگونه که وزیر اطلاعات روحانی بطور سربسته به آن اشاره کرد یک وظیفه اصلی مقامات، تشکلهای زرد دولتی و کمیته های محلی رژیم در این مناطق است. وظیفه ای که به این مقامات محلی تفویض شده اینست که کارگران پیشرو و رهبران عملی را چه در کارخانه ها و چه در محلات شناسایی و به طریقی (با ارعاب، تهدید، اخراج و زندان) خنثی کنند. اخراج اخیر ١٧ کارگر فعال و سازمانده اعتصابات و اعتراضات معدن کوشک بافق، را باید بر متن اظهارات وزیر اطلاعات دولت روحانی درک کرد. این روشها البته تازگی ندارند؛ از دولتهای قبل از روحانی به ارث رسیده و پشتوانه عملی نیشی است که محمود علوی به کارگران نشان می دهد. ادامه در هم کوبیدن امید به رهایی، تلاش برای اتحاد و بهبود در زندگی نسلی است که همین امروز جمهوری اسلامی را نمیخواهد، بردگی مزدی و دوندگی برای نان شب را در شان خود نمیداند. نسلی که توقع دارد که سهمی بیشتر از آنچه خود ساخته، نصیبش شود.
کسی که میخواهد بداند که ”گشایش اقتصادی“ دولت اسلامی چیست، بجای تعمق و تفحص در کلی گویی های روحانی و کل جناح های بورژوازی ایران در مورد ”توسعه اقتصادی“، باید به سخنان وزیر اطلاعات و امنیت ایشان دقت کند.
کنه سیاست اقتصادی دولت اعتدال بورژوازی ایران، خاموش نگه داشتن طبقه کارگر و تلاش در راه قانع کردن این طبقه به ادامه کار ارزان، گرسنگی، بیکاری و عدم بیمه بیکاری و تمکین به فلاکت است. کسی که میخواهد معنی واقعی ”گشایش سیاسی“ روحانی را بداند باید به درجه محرومیت کارگر از آزادی تحزب، اعتصاب، اعتراض و تشکل دقت کند. سخنان جناب وزیر عصاره سیاست و اقتصاد رژیم فعلی را به روشنی بیان میکند.
برای کارگران آگاه که در متن این اوضاع زندگی و مبارزه میکنند، سخنان محمود علوی، چیز جدیدی نیست. برای آنها مسله اینست که چگونه این برج ”امنیت“ بورژوازی و باروی اختناق سرمایه که در مقابل جنبش کارگری بنا شده، فرو ریزند و بر ویرانه های آن دنیایی آزاد و برابر بسازند. طبقه کارگری که شاهرگ حیات جامعه از بالا تا پایین آن به کار او زنده است، تنها نیرویی است که میتواند این جامعه را رهبری کند! این انتظار که کارگران نفت و برق و آب و گاز و حمل و نقل و باراندازان و … یک روز و فقط یک روز با فرمان ایست به گرانی و برای بیمه بیکاری مکفی گوشه ای از قدرت شان را در مقابل این خدایان فقر نشان دهند، غیر قابل وصول نیست! بی تردید تنها اعلام چنین آمادگی لرزه بر اندام تمام هیت حاکمه بورژوازی ایران خواهد انداخت. این نیرو میتواند به میدان بیاید. در این مسیر، سلاح قدرتمند کارگران تشکل توده ای و علنی آنهاست. بهترین راه تامین امنیت برای کارگر، به میدان کشاندن و در میدان نگه داشتن توده های کارگر حول جنبش مجامع عمومی و منظم کردن مجمع عمومی در محل کار و زیست طبقه کارگر است.
اما هیچ بخشی از طبقه کارگر به تنهایی توان تامین امنیت در مقابله با تعرض سراسری و متحدانه طبقه حاکمه را ندارد و لذا این امر تنها زمانی ممکن است که کارگر سوسیالیست در کالیبر رهبری سراسری طبقه کارگر و نه صنفی گری محدود رفرمیستی ظاهر شود و درد مشترک طبقه کارگر را با مطالبات توده ای و سراسری متشکل کند. اتحاد کارگر شاغل و بیکار، اتحاد علیه بیکاری و خواست افزایش دستمزدها و بیمه بیکاری مکفی، خواست عمومی و سراسری کل طبقه کارگر ایران است. باید تمام نیروی خود را به میدان آورد، و تلاش کرد در هر مرکز کارگری و بخصوص در مراکز کلیدی و بزرگ تولید، با دخیل کردن همه کارگران در مجامع عمومی، با شکل دادن به شبکه ای از رهبران کارگری در ابعاد سراسری حول مهمترین مطالبات خود متحد شد و به عنوان یک طبقه در مقابل تعرض همین امروز بورژوازی ایران و دولت اش سدی بست.
کسی که کاهش سطح دستمزد کارگران، کاهش هزینه های بهداشت و رفاه عمومی، بیکارسازی های وسیع، محدود کردن امکانات اعتراضی کارگران و بازتر گذاشتن دست سرمایه داران و دولت شان در انباشت بیشتر سرمایه و تعرض به طبقه کارگر را به امید مذاکره با آمریکا و ”گشایش اقتصادی“ بورژوازی ایران دور می زند، کسی که با پرچم ”توسعه و پویایی اقتصاد“ سرمایه داری ایران ظاهرمی شود (آنهم در دورانی که سرمایه داری بین المللی بی افق و بی الگو روی دست حاکمانش مانده است)، جارچی به فلاکت کشاندن کارگران ایران در خدمت هم نواخت کردن نیروی کار ارزان این طبقه با نیازهای بازتولید سرمایه داری جهانی و محلی است. ژورنالیسم نوکر و روشنفکر جیره خوری است که بسته به اینکه از کدام “منبع” تغذیه میشود موضع همان “منبع” را ئتوریزه میکند و بعنوان وکیل مدافع رشد سرمایه و سرمایه داری ظاهر میشود.
برای اینها سه دهه است که رستگاری و ”امنیت“ سرمایه در پیوستن به کلوپ ”جامعه جهانی“ است. و هیچکس اندازه خود جناب وزیر اطلاعات روحانی پرچمدار این ”امنیت و شکوفایی اقتصادی“ و لاجرم سیاسی نیست. همه میخواهند با دامن زدن به فضای انتظار و با اتوپی “توسعه اقتصادی” سر کارگر را به امید ”کارآفرینی و اشتغال“، شیره بمالند. میخواهند کارگر سرباز حلقه بگوش دولت بسمت استثمار و سودآوری بیشتر سرمایه باشد!
و برای این هدف، روسای دزد ها را جمع کرده اند تا راجع به ”امنیت“ تصمیم بگیرند! این صف را باید تار و مار کرد، باید شاخ دولت را شکست و همین حقیقت را با صدای بلند اعلام کرد که:
روسای دزدها جمع شده اند تا ”امنیت“ محل را تامین کنند!