پیش به سوی دورانی نو –

دستور اخیر دونالد ترامپ مبنی بر مبارزه علیه ”تروریسم و تامین امنیت آمریکا“ با منع ورود شهروندان ٧ کشور اسلام زده که ایران هم جزو یکی از آنهاست، دو پیام مشخص دارد:

١- ترامپ در کمال خونسردی و وقاحت کل شهروندان این هفت کشور را تروریست خواند!! بار دیگر معلوم شد که ”مبارزه با تروریسم“ نه تنها ربطی به مبارزه و فشار به دول مرتجعی چون جمهوری اسلامی و حکام جنایتکار آن  ندارد بلکه صاف و ساده اولین قربانیان بیگناه چنین تحرکاتی مردم ایران و شهروندان کشورهای اسلام زده اند. چنین تحریکاتی در جوامع غربی ضرب اول افسار دار و دسته های راسیست و ناسیونالیست را علیه پناهجویان گریخته از کشورهای اسلام زده در غرب رها خواهد کرد. جنگی که علنا میخواهد تقابل ساختارشکنانه مردم آمریکا با دولت آمریکا برای حق کارگر، حق زن، و دفاع از دستاوردهای تاریخی جهانشمول جوامع غربی  را به حاشیه براند و با سرمایه گزاری روی کثیف ترین قوانین و جریانات فاشیست و هویت تراشی های کاذب و ارتجاعی، شهروندان جامعه بشری را به دو اردوی خیر و شر، به ”تروریست“ و ”غیر تروریست“، که از قضا سیاست مشترک کل هیت حاکمه آمریکا در طول دو دهه گذشته بوده، تقسیم کند. تا اینجای کار سیاست ترامپ اعلام یک جنگ تکراری علیه بشریت است؛ کاملا کپی برداری از سیاست احزاب سنتی اصلی در آمریکا است. یکبار و برای همیشه، به این قوانین ضد انسانی  و به این حاکمیت کثیف باید لگام زد. مردم جهان اشعه های رادیوآکتیو این سیاست را یکبار در دوران ”نظم نوین جهانی“ به سرکردگی احزاب اصلی در آمریکا  دیدند و تجربه کردند؛ رژه رفتن دوباره تحت سیاست هویت تراشی های ملی، مذهبی و قومی برای  جوامع بشری آنهم در دورانی که آمریکا از موقعیت ممتاز گذشته اش در مقابل رقبا برخوردار نیست و تنها یکه تاز میدان نیست زیادی معیوب، تباه، بی آبرو و رنگ باخته است. چنین آرمانهای پستی حتی نیازی به افشا شدن ندارند. مردم در جوامع غربی این را فهمیده اند و زیر بار دوباره چنین نظم خونینی آنهم در لباس دلقکی چون ترامپ نمی روند. زمان جا انداختن ارزشها، آرمانها و اخلاقیات و فرهنگ بشدت انسانی کمونیست هاست؛ این شرایط کاملا مهیا است. و این نبرد هم اکنون آغاز شده است. فی لحال اعتراضات عظیم و ساختارشکنانه ای در جوامع غربی در جریان است که فقط نوک کوه یخ عظیم اعتراض اجتماعى علیه اوضاع مشقت بار و تشدید بى حقوقى کارگران، زنان، مهاجرین و توده هاى وسیع مردم در غرب را به نمایش گذاشته است.

٢- دستور اخیر ترامپ پرونده برجام و تقلای جمهوری اسلامی جهت عادی سازی روابط با آمریکا و سرگذشت برجامش را روی هوا معلق نگه داشته است. علیرغم آچمز شدن رژیم، بازتاب اجتماعی این اقدام به ضرر محرومین در ایران است. تحریم دیگری است که عملا به بازخرید عمر بیشتر جمهوری اسلامی می انجامد، فضای صبر و انتظار را کش میدهد و تحت همین بهانه دست جمهوری اسلامی را در تعرض بیشتر به معیشت مردم باز میکند. اگر تا دیروز پاسخ به معضل بیکاری را با تبلیغات حول برجام و سرمایه گزاری و اشتغال به شرط رابطه با آمریکا و غرب بلغور می کردند، امروز با پنبه شدن این رابطه بازار تبلیغات حول تمرکز روی تولید داخلی، ”اقتصاد مقاومتی“، ضدیت با کالاهای وارداتی و کارگر خارجی داغ می شود. و کل این بالماسکه آینده روابط با غرب چیزی جز سرکار گذاشتن دوباره اکثریت محرومین جامعه ایران نیست؛ به این اعتبار نباید منتظر ماند. برافراشتن مطالبات عمیق رفاهی محرومین جامعه به رابطه دول فخیمه غرب با جمهوری اسلامی گره نخورده است؛ این مطالبات را باید با زور از حلقوم این نظام بیرون کشید. برای مقابله با فلاکت بیشتر باید سدی در مقابل تعرض آشکار دولت و کل هیت حاکمه بورژوازی ایران بست. باید در محله و کارخانه و دانشگاه متحد و متشکل شد، اعتراض کرد و سازمان داد و هرچه قاطع تر از مطالبات رفاهی و آزادی های سیاسی دفاع کرد. انتظار مهلک است. مرگ تدریجی است؛ مقدم بر هر چیز آزادی، برابری، شادی، رفاه، استثمار نشدن، سرکوب نشدن، بهداشت، خلاصی فرهنگی و تعالی فیزیکی و معنوی حق شماست. باید در مقابل خفقان و استبداد در کارخانه و مدرسه و دانشگاه و محل کار و زندگی، علیه حمله بیشتر به سطح معیشت مردم به بهانه ابهام و نامعلومی رابطه با آمریکا ایستاد. باید دفاع از امنیت، معیشت و زندگی را سازمان داد. باید در محلهای کار و زندگی متحد شد و کنترل اوضاع زندگی خود را بدست گرفت. کمیته های محله و کارخانه را ایجاد کنید! مبارزاتتان را به هم وصل کنید! خود را در مقابله با دوران جدید، آماده و تجهیز کنید. اجازه ندهید مشتی اوباش سیاسی در ایران و آمریکا آینده ما و بشریت را رقم بزنند. سرنوشت مردم در عصر ما دیگر به تمام معنى امرى جهانى است. مردم ایران جزئى از دنیاى قرن بیست و یکم هستند و باید جهت انسانى که جوامع بشرى بسوى آن سیر کند را تشخیص دهند، خود را با آن هماهنگ کنند و جزئى از تلاش جهانى براى شکل دادن به این آینده باشند. جهان آینده جهان جلادان بازمانده از نظم نوین و بردگى مدرن سرمایه دارى نیست و نباید باشد. باید به صف اعتراض جهانى براى تغییر دنیا بنفع بشریت پیوست. به مصاف طلبیدن حکام امروز در همه جای دنیا از شروط جدى چنین ایفاى نقشى است.