بدنبال سفرهاي جان کري به خاورميانه تحت عنوان تلاش جهت تشکيل يک ”ائتلاف جهانی“ عليه داعش و همزمان اعلام استراتژي ايالات متحده توسط اوباما، قرار است دول منطقه با کمک ”نيروهاي داخلي“ در عراق و همگي در پناه کمک هوايي آمريکا تسليح و تجهيز شوند. پيام روشن است. اينبار که استراتژي قلدري و يک تنه ميزنيم و ميگيريم آمريکا، عملا در سوريه به گل نشست، چه باک! بدنبال هزيمت آقايي عموسام، دول منطقه آنقدر قدرتمند شده اند که در اوضاع بحراني عراق نقش بازي کنند. داعش بهانه اي شده تا سوريه اي ديگر اينبار در دل عراق بپا شود. حالا تو کُرد، حالا من عرب؛ حالا تو سني، حالا من شيعه؛ حالا تو علوي، حالا من مسيحي و الي آخر … و در اين ميان داعش، بيابانگردي است که ظاهرا معلوم نيست از کجا آمده و محصول چه اوضاعي است ”مزاحم“ ثبات عاليجنابان در منطقه است! حقيقت اينست که اين سناريو هماني است که در سال ٢٠٠٦ توسط پنتاگون ترسيم شد و نقشه خاورميانه بزرگ لقب گرفت؛ خاورميانه اي تکه تکه شده توسط دول مرتجع منطقه، بين اقوام و مذاهب رنگارنگ که قرار است کنار جلگه هاي بين النهرين هر کي خر خود را براند! تربيت اقوام دست ساز و ساختگي، جعل تاريخ و هويت تراشي! بازگشت تام و تمام به عصر حجر! دخيل بستن به بختک اقوام بني فارس و بني عرب و بني کُرد! بازگشت به دوران نوراني اسلام و مسيحيت و جنگهای صلیبی! و نيروي هوايي آمريکا به بهانه ”مبارزه با داعش“ ميرود تا همراه با دخالت فعال دول منطقه از جمله ايران و عربستان و بعضا ترکيه، عده اي را تحت نام کُرد، تعدادي را بنام شبه نظاميان شيعه و بقيه را با اتيکت عرب و سني، ساخته پرداخته کرده و دامنه قوم پرستي، جنايت و آدم کشي را وسيع تر کنند.
قرار است با پول و بمبهای آمریکا و غرب و با جنگجویان کرد و عرب و ترک و سنی و شیعه خاورمیانه بزرگ شکل بگیرد. این درسی است که امریکا از شکست در ویتنام و عراق و سوریه گرفته است.
ترکيبي که قرار است آينده عراق را رقم زنند تنها يک نقطه اشتراک دارند: ضديت شان با آزادي و خوشبختي مردم عراق! داعش پرده اي است که پشت آن دعواهاي واقعي حل و فصل مي شوند؛ دعواي سهم خواهي دول منطقه؛ دعواي استخبارات و نهي از منکرها و ميت ها… و این آیندهای بود که آمریکا برای عراق تدارک ديد. هیچ انسانى که چند روز را زیر دست اين مرتجعين گذرانده باشد، یا حکومت اینها را دیده باشد و یا لفت و لیس و بى دردی دار و دستههای مذهبي و قوم پرست را تجربه کرده باشد، این آینده را نمیخواهد.
اين بساط را بايد بر سر برپا دارندگان آن خراب کرد. آمريکا و ناتو همراه با دول مرتجع منطقه، همگي از دم مسئول اين وضعيت اند. اينها سر دسته جنايتکاران منطقه اند. همانقدر که ساختن منجلاب هزينه دارد، گندزدايي هم هزينه بردار است. جانبداري و حمايت از اين قوم و آن ملت تحت نام ”دخالت بشر دوستانه“ و کمک به ثبات منطقه، آنقدر آبروباخته و تهوع آور است که کسي را جز ژورناليسم نان به نرخ روز خور که آزادانه و داوطلبانه به سخنگوي وزارت خارجه آمريکا و دول مرتجع منطقه تبديل شده، به خود جلب نمي کند. اوضاع امروز ليبي گوياي اين نوع ”دخالت بشر دوستانه“ است.
تا جايي که به سکولاريسم و آزاديخواهي در خاورميانه و عراق بر مي گردد، چه آمريکا و دول غربي، چه قدرت هاي منطقه و چه کانگسترهایی مانند داعش جملگي در کمپ جانیان عليه بشريت اند. اينها بايد محاکمه شوند؛ غرامت بپردازند. دخالت شان را بايد متوقف کرد. کوبيدن شهرها و محلات و تخريب کامل شيرازه جامعه که سنا و ناتو و آمريکا بيش از دو دهه است در خاورميانه اعمال کرده اند و همزمان بر متن اين عقبگرد اجتماعي، کمک به ساختن و سازماندهي داعش هاي قومي و مذهبي، مخربتر از جنس داعش البغدادي است.
پيش شرط مبارزه، دخالت و پايان دادن به بحران امروز خاورميانه، کوتاه کردن دست اين کمپ و در عين حال دخالت فعال کمونيست ها و طبقه کارگر در خاورميانه و جهان است. ارتجاع بینالمللی و ”دولتهای خودی“ بخش مهمي از صورت مسأله فاجعه در منطقه اند! افسار بحران را بايد از داخل کشيد. انسانيت و آزاديخواهي، مساوات طلبي و عدالتخواهي آنقدر نيرو دارد که بي واسطه منطقه را از امثال داعش ها پاک کند.
بايد حول آرمان هاي سکولاريستي گرد آمد، مسلح شد و به دفاع برخاست. دول منطقه و جريانات و باندهاي مذهبي، زباني، قومي و عشيره اي را طرد و ايزوله کرد. کمونيست ها، طبقه کارگر و در راس انها، سوسياليست هاي عراق کاري دارند کارستان!