شهر موصل در عراق می رود که توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به بهانه “آزادسازی”، بار دیگر به صحنه جنگ و قتل عام مردم در منطقه تبدیل شود. میگویند که میخواهند داعش را متواری کنند؛ برخلاف تمامی تبلیغات تاکنونی و تمامی عوام فریبی ها و تحریکات رسانه ها و سیاستمداران و سخنگویان بورژوازی، داعش رعد در آسمان بی ابر نبود؛ محصول دموکراسی غربی در خاورمیانه بود و قرار بود ابزار مقابله کمپ عربستان – ترکیه – اسراییل در منطقه با سهم خواهی محور روسیه – ایران – سوریه باشد و اساسا بر متن پادرازی و برای تنبیه این محور ساخته پرداخته شد. این پروژه سیاه اما شکست خورد و نگرفت. جنگ امروز در موصل نتیجه عقب نشینی و شکست کمپ اول در تقابل با محور روسیه – ایران – سوریه از کانال طرح داعش است. بنابراین، ”جنگ“ امروزشان با داعش بهانه ای بر سر شیوه تقسیم بندی اراضی با محور رقیب در خاورمیانه است و نه پز ”آزادسازی“ عراق!
دنیای پس از شکست آمریکا، دنیای تقسیم مجدد جهان بین قطب های ارتجاع جهانی و منطقه ای است و به همین اعتبار ادامه جنگ و دیپلماسی در منطقه می رود که به این تقسیم بندی در منطقه مابین شرکاء بلاخره گردن نهد. این تقسیم بندی اما در خوشی و خرمی به سرانجام نمیرسد. باید خاورمیانه را با خاک یکسان کرد و جنگ در موصل سوت ادامه این روند است. بار دیگر قرار است مردم بیگناه موصل اینبار نه توسط داعش که تحت نام ”آزادسازی“ طعمه بمب باران بمب افکنهای امریکا و موئتلفین اش شوند. مزدوران زمینی و در کمین نشسته این ائتلاف از ارتش عراق گرفته تا نیروهای بارزانی و کنتراهای قومی – مذهبی تحت فرمان ایران و عربستان و ترکیه، همگی ماه عسل شان است. جبهه ای از کثیفترین و سیاه ترین نیروهای تاریخ بشری در کمین کشتار یک میلیون شهروند بیگناه در موصل دست بر ماشه لحظه شماری می کنند. معلوم شد عروج و افول داعش بهانه ای برای به سرانجام رساندن دعوای دول مرتجع منطقه بر سر تقسیم قدرت و ثروت و بر این اساس رسیدن به توازنی بین خودشان بود. این نقشه شوم را از مردم پنهان داشتند. جهان را در مدت کوتاهی برای استارت این مردم کشی در موصل دوباره آماده کرده اند. به اسم ”مقابله با تروریسم داعش“، این پدیده دست ساز خودشان، کماکان هزاران تن بمب بر سر مردم زحمتکش موصل می ریزند.
به این اعتبار، این ادامه جنگی است علیه همه کسانی که در اوضاع سیاه امروز راهی برای آزادی و برابری و انسانیت جستجو می کنند. ادامه کشتار و قتل عام مردم عراق، پشت پرده سرکوب و تعرض به مراتب بیشتری به جامعه بشری است. ادامه جنگ و تقسیم خاورمیانه قبل از همه چیز التیماتومی است که معماران بورژوازی ملی و بین المللی به طبقه کارگر و جنبش های حق طلبانه در هر گوشه جهان می دهند. با ادامه این کشتار بار دیگر دنیا به واقعیات دو دهه اخیر بیدار میشود. علم و کتل ”دموکراسی“ و ”انسانیت“ که بورژوازی غرب برای به شکست کشاندن کمونیسم بالا برده بود، زیر پای خودش لگدمال می شود. رویای ابلهانه ”صلح و صفا“ زیر سایه حاکمیت بازار بیش از پیش نقش بر آب شده است و سرمایه داری ماهیت صدبار آزمایش شده خود را بار دیگر آشکار می کند. مصائب ادامه این جنگ به قربانیان بلافصل آن در موصل و در خاورمیانه، به کشته ها و زخمی ها و آوارگانش خلاصه نمیشود. اگر جلوی اینها گرفته نشود، جهان بیش از این به میدان تعصبات کور مذهبی و ناسیونالیستی، تروریسم کور، قومیگری و نژادپرستی، تبدیل میشود. حقایق اوضاع امروز خاورمیانه و ادامه جنگ در این منطقه، خصلت سرمایه دارانه و ارتجاعی آن، و مصائب قربانیان مستقیم آن باید در تقابل با تبلیغات ریاکارانه رسانه ها به مردم توضیح داده شود. در عین حال در ایران باید کوشید تا اعتراض علیه ادامه جنگ در عراق و خاورمیانه را سازمان داد؛ شراکت بورژوازی ایران بعنوان یک پای اصلی تخاصمات و کشمکش ها در تقابل و سهم خواهی با سایر دول مرتجع در منطقه را افشاء کرد. و نهایتا تبلیغات مسموم ناسیونالیستی تحت نام برتری طلبی ایران در منطقه را خنثی کرد. نباید اجازه داد که بر تل اجساد زنان و کودکان و مردم زحمتکش عراق، جمهوری اسلامی ”ابرقدرتی ایران در منطقه“ را تحت نام ”امنیت“ و “مقابله با تروریسم” یک خواست غرورانگیز همه ایرانیان نشان دهد. طبقه کارگر در ایران همچنان که کارگران سایر کشورهای منطقه، نفعی در گسترش سلطه سیاسی بورژوازی ایران در منطقه ندارد. پیشروی بورژوازی ایران و ناسیونالیسم ایرانی به زیان حرکت سوسیالیستی طبقه کارگر در ایران است. بهترین ضامن امنیت در منطقه اتحاد و همبستگی طبقه کارگر و مردم منطقه در ایجاد سنگری انسانی در مقابل ادامه جنگ و دخالت دول مرتجع منطقه در تعیین سرنوشت شان است. نفس اینکه هنوز دولت آمریکا در راس مئتلفین ادامه جنگ در خاورمیانه و بورژوازی ایران با ساربانی جمهوری اسلامی و دوش به دوش دول عربستان و ترکیه، جرات می کنند چنین افق تاریکی از سرکوب و دخالتگری را در برابر بشریت قرار بدهند، خود حاصل غیبت ابراز وجود سیاسی و اجتماعی قدرتمند کمونیسم و طبقه کارگر در کشورهای مختلف است. حزب حکمتیست برای شکل دادن به این صف قدرتمند کارگری و کمونیستی در مقابل ادامه جنگ و اوضاع بحرانی در خاورمیانه و کل دورنمایی که بورژوازی در مقابل جهان امروز قرار می دهد، خود را متعهد می داند.