دهها و صدها نفر از مردم کابل، قاهره، منچستر و لندن در هفته ها و روزهای اخیر قربانی عملیات های انتحاری و تروریستی شدند و در خون غلتیدند. مردمی که تنها در تراژدی مرگ شریک هم شدند و متاسفانه آرمان مشترک شان در مبارزه علیه حاکمان برای یک زندگی بهتر، فرصت ابراز وجود پیدا نکرد. انگار این روزهای تلخ پایانی ندارند و دست آدم از توصیف این همه جنایت در دنیا می لرزد.
ما در عصر وحشت بسر میبریم؛ دورانی که بشریت به معنای جهانشمول کلمه، تحت تعقیب و ترور واقع شده است. اکنون دیگر ناامنی و رقابت در آدم کشـی تنها محدود به منطقه خاورمیانه و بمباران های ناتو و جنگ های نیابتی، نیست. پای این بحران و این جنون به قلب اروپا هم کشیده شده است؛ نیروهای دست ساز حاشیه ای چون داعش و جهاد گرایان و ایـن و آن دسـتـه باند سیاهی هم سهـم میخواهند. گندابی که قرون وسطی در مقایسه با آن بهشت بود؛ این آن لجنزاری است که ”پیـروزی“ غرب در جنگ سرد برای بشریت به ارمغـان آورده است؛ اوضاعی که محصول ته کشیدن نظام ”آزاد“ بازار، و انواع و اقسام دموکراسی پارلمانی است. در چنین فضایى، این تنها بشریت متمدن و آزادیخواه است که لطمه مى بیند. این فضا به رشد مذهب و ناسیونالیسم و راسیسم و تفرقه در میان مردم میدان میدهد، به تمکین کردن مردم به وضع موجود و هراس از سرنوشتى که هر آن ممکن است آنان را بکام خود بکشد، دامن میزند.
باید در مقابل این مسابقه آدمکشى ایستاد، نباید اجازه داد تروریسم را بیش از این به بخشى از زندگى مردم جهان تبدیل کنند. بشریت متمدن و آزاده به همبستگى علنى و وسیعترى در پیکار علیه مسببین ناامنی از دول غربی تا دولت های مرتجع منطقه و گانگسترهای محلی نیاز دارد.
ما بدرست گفتیم که حذف ترور و ناامنی از زندگى و فرهنگ مردم جهان، راهش بکار بردن موشک و توپ و تانک و جنگ های نیابتی نیست. بدرست گفتیم که هیچ دولتى با توسل بزور نمیتواند جلو تروریسم را بگیرد. بدرست گفتیم که راه مبارزه با ”تروریسم“ از هم پاشاندن کامل شیرازه مدنیت در خاورمیانه نیست. گفتیم که از دول غربی و در راس همه آنها دولت آمریکا، انتظار ”دمکراسى“، پوچ است. گفتیم که در بحران خاورمیانه تنها دول جنایتکاری همچون عربستان و جمهوری اسلامی ذی نفع اند؛ گفتیم که اشغال عراق و به توبره کشیدن خاک سوریه و به خون کشیدن انقلابات بهار عربی، پیشدرامد رشد انواع ویروس های قومی -مذهبی و دستجات تروریستی است که تنها در محدوده مرزهای خاورمیانه باقی نخواهد ماند. نگاهى به وضعیت منطقه و جهان و سرعت گرفتن مسابقه و کشتار مردم بى دفاع و بیگناه صحت گفته هاى ما را اثبات میکند. در این دنیای ناامن دیگر جایی نیست که زندگی بشر در امان باشد. بشریت همچنان قربانی است. این قربانی کی به قهرمان خاتمه دادن به وضع موجود بدل خواهد شد؟
نیم قرن پیش، لوکاچ کمی پیش از مرگ هشدار داده بود که اگر آرمان کمونیسم شکست بخورد سادیسم در سیاست پیروز میشود؛ منصور حکمت بدرست دو دهه پیش و در بحبوحه پایان جنگ سرد، شرایطی را پیشبینی کرده بود که جهان در خلاء آلترناتیو و ”خطر“ سوسیالیسم به چه منجلابی بدل خواهد شد.
و اکنون این ماییم؛ ما خیل میلیونها انسانی که تن به زندگی در سیاهی نخواهیم داد و همین امروز امنیت و رفاه و آزادی میخواهیم؛ باید علیه این دوره وحشت، علیه مقهور کردن نسل بشر بپا خاست! این شدنی است؛ راه مقابله با ناامنی و تروریسم سازمان یافته موجود در دنیا، قد علم کردن بشریت از خاورمیانه تا قلب اروپا و آمریکا در برابر نظم و نظام سرمایه داری است. بنابراین، امروز قدر آرمان سوسیالیسم را باید دانست و جنبید تا این جنبش را به پیروزی رساند.