داش آکل هاي قلابي –

اخيرا ايرج فرزاد و بهمن شفيق از بخت بد روزگار در جوار هم عليه حزب حکمتيست (خط رسمي) و به طور مشخص يکي به کورش مدرسي و ديگري به منصور حکمت پريده اند. يکي بعد از ١٥ سال چرت اش پاره شده و آن ديگري بعد از ٨ سال؛ که واي واي چه فريب ها که نخورديم. هر دو “دن کيشوت” هايي اند که از اتم بيشتر نمي شوند؛ جربزه جمع کردن دو نفر را با هم ندارند. يکي آرزوي “قهرمان” شدن در دل شورش آوريل را داشت؛ آن ديگري ادعاي منصور حکمت دوم شدن در دوره استعفايش از حزب حکمتيست؛ هر دو شکست خودشان را گردن شيطان مي اندازند. يکي با حکمت، ديگري با کورش مدرسي؛  هر دو مشغول غسل تعميد اند؛ هر دو پاپيون ها را شل کرده خالکوبي ها را به رخ ما مي کشند؛ هر دو متعلق به دوران سپري شده اند؛ يکي تا ابد مهر “از منظر اژدها” بر پيشاني دارد و ديگري “قرار تقبيح” تا اطلاع ثانوي. يکي ملت را سر کار گذاشته و ديگري خود را. هر دو استاد شخصي کردن اختلافات شان با منتقد اند؛ حالا من فرشته حالا تو ديو. هر دو عذاب فتيش دارند: يکي اداي صوفي در ميارد آن ديگري پز “برادران کارامازوف”. چه کسي اظهارات يک شکست خورده، فريب خورده و نادم را مي خرد؟! هيچکس! هر دو دپرشن ناشی از شکست رویاهای رهبری و اتوریته فکری شذن را با فحاشی به منصور حکمت و کورش مدرسی جبران میکنند و این فحاشی برای هر دو مانند تراپی است. اینها قهرمانان دنیای مجازی حالا من قهرمان و حالا تو شیطان اند. وقتی روی عقده فردی “تئوری” سوار شد نتیجه ای جز شارلاتانيسم ندارد. بی دلیل نیست ایندو فقط قهرمان و تئوریسین جنبش سرخوردگان، جنبش قهرمانان منفرد و مالیخولیایی اند. اینها “تئوریسینها”، “رهبران”، “متفکرین” و ميرزا بنويس هايي اند که هیچوقت جسارت نگاه ابژکتیو به گذشته، حال و آینده خود را نداشته اند و ظاهرا قرار است تا آخر عمر شیاطین را مسئول ناکامی رویاهای خود معرفی کنند.

زیاد حرص و جوش غلط های کرده و نکرده تان را نخورید، آب از سر گذشته یک وجب و دو وجب نمیشناسد؛ مسول سقوط شما به ته منحني تانژانت نود درجه فحاشي به حکمتيست ها و رهبران اين خط فکري و سياسي کسي نيست جز خود شما؛ نگاه کنيد و بنگريد دشمنان ما در سطح ماکرو کيانند: اينترپول؛ ساواما؛ کيهان؛ و کل اپوزيسيون بورژوايي! عجيب نيست که خودتان را روي اين ريل يافته ايد؟! آدم انگشت به دهان مي ماند که شما با کدام عقل سليم سنگ کمونيسم و رهايي طبقه کارگر را به سينه مي زنيد. در اين کمين پوشالي شما، تنها باد قابل درو کردن است.