امپراتور برهنه است!

نویسنده: فواد عبداللهی

تاریخ انتشار: ۹ سپتامبر ۲۰۲۱

می‌گویند تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی، تعدادی از دولت‌های ثروتمند جهان، از جمله آمریكا، اتحادیه اروپا، انگلستان، كانادا و ژاپن، جمعا ۱.۲ میلیارد دز واكسن كرونا را تولید كرده و در انبارهای خود ذخیره خواهند داشت و به كسی هم اهداء نمی‌كنند. علاوه بر این ذخایر، تاكنون میزان واكسیناسیون در حوزه كشورهای متروپل به پانصد میلیون دز رسیده است. مدیر سازمان بهداشت جهانی طی سخنانی از یك «ناامیدی كامل» در توزیع واكسن در سطح جهان سخن گفت و ابراز داشت كه از مجموع دزهای تولید شده در سطح جهان، ۷۵درصد آن به ده كشور اختصاص داده شده است و این درحالی‌ست كه پوشش واكسیناسیون در سایر نقاط دنیا مانند آفریقا دو درصد است.
در جهانی كه سرشار از ثروت و نعمات مادی و رفاهی برای همه است، این سطح از كراهت در توزیع نابرابر امكانات در تاریخ بشر كم‌سابقه است؛ امسال سال ۲۰۲۱ است. پانصدوهشتاد سال از اختراع اولین ماشین چاپ می‌گذرد؛ دویست‌وچهل سال از اختراع متور بخار و دویست سال از اولین انقلاب صنعتی جهان می‌گذرد؛ دو قرن از اختراع اولین «غول آهنی» یعنی لوكوموتیو قطار در تاریخ می‌گذرد. صدوهجده سال از توسعه و اختراع اولین هواپیمای «گلایدر» گذشت. صدوچهل‌‍ سال از اختراع تلفن گذشت؛ صدوبیست سال از اختراع اشعه ایكس می‌گذرد؛ سیصدوپنجاه سال از اختراع اولین سرنگ گذشت؛ صدوپنجاه سال از اختراق اولین دماسنج پزشكی سپری شد. نود و سه سال از كشف پنی‌سیلین گذشت؛ شصت‌وشش سال از كشف واكسن فلج اطفال گذشت. صدوچهارده سال از علت مالاریا و كشف واكسن آن می‌گذرد. تمام این كشفیات و سایر اختراعات در تاریخ بشر را به وجه خیره‌كننده سیمای امروز جهان، یعنی پیشرفت‌های هردم فزاینده در عرصه علم و تكنیك گره بزنید؛ انفورماتیك، مهندسی ژنتیك، كپی كردن موجودات زنده در آزمایشگاه، اینترنت، سفر انسان به ماه، هوش مصنوعی، صنعت بیو- الكترونیك، جزٸی از آن صدها دستاورد انسانی در نیم‌قرن گذشته است كه اغلب حتی برای متفكرین و دانشمندان اوایل قرن بیستم هم خواب و خیال و غیر قابل تصور می‌نمودند.

اما وجه تكان‌دهنده جهان امروز اینست كه اكثریت قریب به اتفاق مردم جهان از این امكانات و دستاوردها محرومند! میلیون‌ها انسان در جهان از مالاریا و ابولا و كرونا و بیماری‌های قابل پیشگیری جان می‌سپارند. هزاران نفر هر روز از فرط گرسنگی می‌میرند! آنانی كه شانس زنده ماندن دارند، برای بقاء محكوم به اعمال شاقه تحت قانون بردگی مزدی‌اند. میلیون‌ها كودك بعنوان نان‌آور خانواده مجبورند تمام وقت كار كنند. میلیون‌ها انسان بی‌سرپناهند و به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. میلیون‌ها انسان در «صنعت سكس» بكار گرفته شده‌اند و … تصور اینكه در قرن بیست‌ویكم، علیرغم وفور تلی از ثروت و امكانات رفاهی، این سیمای زشت جهان ماست و صنعت اسلحه‌سازی پرسودترین صنعت دنیاست و دست هزاران هزار بچه، اسحله داده‌اند تا بكشند یا كشته شوند، در مخیله هیچ بنی‌بشری نمی‌گنجد!

سردمداران نظام «دمكراسی پارلمانی» كه در اوایل شیوع كرونا مشغول حدادی افكار عمومی بودند تا به تقلید از «كوره‌های آدم‌سوزی» فاشیسم هیتلری به میلیون‌ها انسان بقبولانند كه «مرگ گله‌ای» شهروندان در مقابل پاندمی كرونا، به نفع «دمكراسی» و «اقتصاد» است، همان‌ها كه جار می‌زدند كه «اقتصاد در بحران است»، «پول نداریم»، همان دولت‌های بورژوایی و مفسرین آن كه شرایط شیوع این پاندمی را ممكن كردند و زمینه را برای چنین كشتار و تصفیه وحشیانه‌ای در جهان مهیا كردند، امروز از فرط ذخیره واكسن در انبارهایشان در مضیقه‌اند. واقعیت اینست كه تهیه واكسن، دارو و تدارك دیدن تجهیزات لازم برای پاندمی كرونا ابدا پیچیده‌تر از تولید و تدارك تسلیحات مدرن میلیتاریستی نبود و نیست كه از دو دهه پیش مهیا و قابل پیشبینی بود. این پاندمی نشان داد كه در نظام سرمایه‌داری هرجا طبقه حاكم، دولت‌ها و تراست‌های غول‌پیكر اقتصادی آن ایجاب نكند، همه امكانات، توانمندی‌ها و دستاوردهای تكنیكی و علمی بشر از كار خواهند افتاد. كشتار دسته‌جمعی شهروندان در قلب جوامع اروپایی بویژه در انگلستان و آمریكا، بعنوان رٸیس و روسای «جهان آزاد»، انبار كردن بی‌شرمانه میلیاردها دز واكسن در مهد «دمكراسی غربی» توسط انحصارات مالی، دوباره چهره كریه نابرابری، تمایزات، استاندارد دوگانه، تبعیضات و تضادهای اجتماعی حتی در قبال شهروندان كشورهای حوزه متروپل را به نمایش می‌گذارد. تنها یك نمونه، تصاویری است از هزاران هزار قلب سرخ به یاد قربانیان كرونا روی دیواری در امتداد ساحل جنوبی رود تیمز در لندن، كه لكه ننگ دیگری بر پیشانی كاركرد نظام سرمایه داری، هیٸت حاكمه بورژوازی در بریتانیا و عمارت پارلمان آن شد؛

در جوامع غربی كه تاریخا و سنتا، شهروندان به دولت به دیده «معتمد» می‌نگریستند و توقع عمومی این بود كه «دولت می‌خواهد و می‌تواند» چنین پاندمی‌هایی را بدون كمترین تلفات كنترل كند، اما كرونا كوچكترین توهمی باقی نگذاشت كه دولت‌های بورژوایی در «جهان غرب» نیز حتی لیاقت یك‌روز حاكمیت را ندارند. این حال و روز «سردمداران» جهان امروز در «دمكراسی پارلمانی» و در چشم شهروندان این جوامع است كه یكی پس از دیگری از اعتبار ساقط شده‌اند. كرونا آشكار كرد كه در مقایسه با سایر نقاط جهان مانند ایران و عراق و خاورمیانه و آفریقا كه این و آن شاه و رٸیس قبیله یا «ولی فقیه» كه نطفه حاكمیت‌شان را بر سرنیزه استبداد و سركوب مطلق شهروندان بسته‌اند و با یك فتوا علیه واكسن، رسما صدها هزار نفر را قربانی كرونا می‌كنند، به موازات آن هم دولت‌ها در جوامع «آزاد» غربی نشان داده‌اند كه زندگی و سرنوشت شهروندان‌شان فاقد كمترین ارزش است.

اما شاید جهان ما اگر تنها صحنه میدانداری و رقابت كارتل‌ها و دولت‌های بورژوایی بر سر تقسیم سود و قدرت بود، اگر «حقایق» تنها توسط ژورنالیسم جنگی و مفسرین آنها به خورد جامعه داده می‌شد، نیازی هم به مبارزه و مقاومت نبود. امروز امپراتور برهنه است و دنیا بیدار است و می‌بیند كه مسببین به‌تباهی‌كشاندن زندگی بشر در قرن بیست‌ویكم، نظام بازار و «دمكراسی پارلمانی» حاكم بر قرن بیست‌ویكم است. همین اصل «بیداری» است كه اكنون همه حاكمان جهان را به طرز عجیبی در برابر محكومان به زامبی‌های بی‌دندانی تبدیل كرده است كه كسی تحویل‌شان نمی‌گیرد و از آنها حساب نمی‌برد. چه كسی باور می‌كند كه با این پشتوانه عظیم از اختراعات، دانش، صنعت و تكنولوژی، نمی‌توان فقر، جهالت، عقبماندگی، كمبود، نابرابری و طاعون كرونا را شكست داد؟! چه كسی باور می‌كند كه نمی‌توان بر مشقات میلیون‌ها انسان پایان داد اما می‌شود به كره ماه رفت، زیر اقیانوس‌ها تونل زد، جاده ابریشم كشید و هواپیماهای هیدروژنی طراحی كرد؟!

امروز آنچه از منظر افكار عمومی در حال فروپاشی است بنیادهای سیاسی و فكری نظام اجتماعی حاكم بر جهان ماست كه در آن انچه اهمیت دارد منطق خدای سرمایه، یعنی سود است. جنگ اقتصادی دولت‌ها و تراست‌هایی كه به خرج اكثریت عظیم طبقه كارگر و شهروندان محروم جوامع، جیب اردوی اقلیت انگل سرمایه كه مالك وساٸل تولیدند را پر می‌كنند. این گردنه‌بگیری و بی‌عدالتی در دسترسی برابر و كافی به واكسن كرونا و امكانات رفاهی برای میلیاردها انسان محروم در جهان، برای احدالناسی قابل قبول نیست. كشمكش و رقابت سیاسی – اقتصادی دولت‌های موجود، بلوك‌بندی‌ها و یارگیری‌های ارتجاعی میان آنها، با منفعت اكثریت مردم جهان در تضاد و تناقض است؛ سیاست ضد انسانی توزیع نابرابر و ناعادلانه واكسن و امكانات رفاهی میان شهروندان جهان را باید بر سر همه دولت‌های موجود در جهان، از «خوشخیم»ترین الگوهای آن در جوامع غربی تا بدخیم‌ترین غده‌های عفونی آن در جوامع خاورمیانه و آفریقا، خراب كرد.

تنها نياز واقعی بشری که اين نظام جهنمى به آن پاسخ مي‌دهد، توليد گورکنان خويش است. اين نظام از كولبران كردستان ایران تا گردانندگان نيروگاه‌هاى هسته‌اى آن سر دنيا را به بردگان مزدی تبديل کرده است. بردگانی كه شیشه عمر نظام وارونه سرمایه‌داری را در دستان خود دارند؛ طبقه كارگری كه قدرت خود را از بی‌اعتبار شدن كل سرمایه‌داری و از بی‌آبرو شدن دمكراسی بازار می‌گیرد. گردان طبقه‌ای كه نیروی خود را از شرایط امروز سرمایه‌داری و نظام تا خرخره در بحران فرو رفته و از دنیای آبستن تحولات بزرگ می‌گیرد. این طبقه قدرت خود را از آنچه می‌گیرد كه ماركس و انگلس در دوره خود از آن تحت نام «شبح كمونیسم» نام برده‌اند. تنها اراده این بردگان مزدی است كه جهان سرمایه را با تمام اركان و مناسبات ضد انسانی آن از حركت باز می‌دارد. تنها با «اداره شورایی جامعه» می‌توان نیازمندی‌های اساسی جامعه بشری را تولید و توزیع و سازمان داد؛ تنها با تكیه بر آرمان و اهداف مساوات‌طلبانه و آزادیخواهانه طبقه كارگر و كمونیسم این طبقه است كه بشریت از جهنم كاپیتالیستی رها خواهد شد؛ تنها یك انقلاب كارگری می‌تواند زنجیر بردگی، فقر و بیماری و بیكاری را پاره كند و حكام استثمارگر را به سزای اعمال خود برساند. این آن شبحی است كه امروز همه‌جا حضور دارد، مردم را متحد می‌كند، خود – سازماندهی محلی اجتماعات و تشكیل كمون ها را ضروری می‌كند و هیچ راه فراری در برابر زایش جهان نو باقی نگذاشته است.

Share on print
Share on facebook
Share on twitter
Share on pinterest
Share on telegram
Share on email