یک پارتیزان واقعی فقط وقتی فرار میکند که نقشه ای برای قیقاج زدن داشته باشد. تنها در این صورت است که فرار، تبدیل به «تاکتیک» می شود؛ و این لحظه ی خطیر مرزبندی با آنهایی ست که فرار را «استراتژی» متعاقب شکست می دانند. پارتیزان واقعی اتفاقا در اوج موفقیت است که فرار می کند. استراتژی: پیروزی/مرگ. او هر وجه سومی را تعریف نشده باقی می گذارد.
اغلب مردم ولی زنده اند و ناموفق، همیشه راه سومی در آستین دارند و فرارهایشان هم استراتژیک است…
———-
پ.ن: عکسی از کریم عبداللهی، کمونیست جسور و فرمانده نظامی کومله قدیم در گردان ۳۱ بوکان و دسته ۲۶ سقز که در پاییز ۱۳۶۳ و در یک نبرد نابرابر با مزدوران جمهوری اسلامی در کردستان جان باخت…