خاتمی بار دیگر به ”میدان“ آمده است؛ درست زمانی که زمین زیر پای جمهوری اسلامی و جناح هایش توسط مردم محروم ایران به لرزه درآمده، خاتمی عبایش را از چند قلم ”راهکار“ برای پانسمان جمهوری اسلامی پر کرده است.
اینبار اما قضیه از بیخ متفاوت است؛ از خیزش های دیماه به بعد، همه شان از اصلاح طلب تا اصولگرا با یک پخ محرومین و زنان و جوانان ریش و پشم شان بر باد رفت! این آن فاکتوری است که سردار جبون و ترشی انداخته اصلاحات، یعنی جناب خاتمی را به وحشت انداخته است. حق هم دارد! جنس این اعتراضات متفاوت است؛ یک تلنگر لازم دارد که این جنازه متعفن جمهوری اسلامی بخار شود و محو شود. مردم ایران دستشان را خوانده اند؛ حنای دوستان دروغین ”ملت“ رنگی ندارد؛ مردم علنا از خیزش های دیماه گذشته به این سو، حکم به عبور از اصلاح طلب و اصولگرا داده اند. پانسمان و راه نجاتی در کار نیست؛ با باز شدن مجدد فضای اعتراضی، سرنگونی یا به قول خاتمی ”فروپاشی نظام“، به خودآگاهی جامعه تبدیل شده است و همه از دم – از اصلاح طلب تا اصولگرا – در تدارک مقابله با سرنگونی نظام توسط محرومین اند.
امروز خاتمی نه به عنوان ”اپوزیسیون“ یا سوپاپ اطمینان نظام، بلکه بانداژ عفونی تر از زخمی است که قرار است چماق جمهوری اسلامی را که چهل سال است بر سر مردم ایران می چرخد، از انظار پنهان کند. امروز اما آن چماق نه ته دل کسی را خالی میکند و نه این بانداژ کپک زده در صفوف خودی ترین خودی هایشان، کسی را شیفته می کند. عمر ”اپوزسیون“ سازی در داخل باندهای نظام به سر رسید؛ سرها به خارج از دالانهای نظام چرخیده است؛ سالها گذشته است، مردم تغییر کرده اند، پرده ها افتاده، ماجرای اصلاح طلب و اصولگرا نزد مردم تمام شده است. همه شان از همین حالا مثل فرماندهان ارتشیان و مقامات دولتی شاه، نقشه در رفتنشان را در جیبشان دارند.
مردم در انتظار بادگلو خالی کردن های جناب خاتمی برای عفو زندانیان سیاسی و ممنوعیت اعدام و تامین آزادی های سیاسی، نخواهند ماند. تلاش برای ساکت کردن مردم تنها خشم و انزجار محرومین از نظام سراپا گندیده جمهوری اسلامی ایران را شعله ورتر میکند! جناب خاتمی باید منتظر دادگاههای مردمی و تقاضای عفو در آن دادگاهها برای خود و طیف چهل سال در قدرت شان باشد و شکر تمایل به ”عفو مردم“ عاصی از توحش شان را بیش از این میل نکند.
ققنوس ”اصلاحات“ غروبش را به مرگ نشسته است؛ بیچاره خاتمی آمده است تا تیک تیک ساعت برچیدن نظام اش را از جانب هر دو جناح اعلام کند. چقدر عالی! ما حکمتیست ها با کمال میل به استقبال چنین پیروزی خواهیم رفت؛ از همین حالا دست اندرکار برپایی بزرگترین مجامع عمومی، نمایش ها، کنسرت ها و مراسم ها بمناسبت کفن و دفن جمهوری اسلامی و همه تعلقات آن خواهیم بود؛ امثال صادق زیباکلام ها و جبهه ملی ها و توده – اکثریتی هایی که مردم را از لولو خورخوره سوریه ای شدن ایران می ترسانند، بهتر است در سیر روند سرنگونی جمهوری اسلامی بدست ما کمونیستها و طبقه کارگر، نگران نباشند و سوراخ موشی دست و پا کنند؛ ما به جهان وارونه نشان خواهیم داد که چگونه میتوان با قدرت انقلاب محرومین از پایین، بدون آنکه مدنیت از هم بگسلد، بر قاعده اش بنشیند و امنیت و رفاه جامعه را تضمین کرد؛ ما با قدرت متشکل و متحزب مان، با به هم بافتن شبکه های مبارزاتی در تمام شهرهای ایران، با برپایی قدرتمندترین و با شکوه ترین مجامع عمومی در محلات زیست و کار، با سازمان دادن شوراهای مردمی، با مسلح کردن مردم در دفاع از آزادی و مدنیت، از صحنه جارویشان خواهیم کرد. ما با قدرت تمام، با تسلیح وسیع مردم در میلیس های توده ای، تضمین خواهیم کرد که مطلقا هیچ اثری از تحرکات جریانات و گانگسترهای بازمانده از سقوط جمهوری اسلامی بر جا نماند؛ سپاه پاسداران و ارتش و دار و دسته های نظامی و شبه نظامی را خلع سلاح خواهیم کرد؛ ما دست هر نیرویی که بخواهد روی آزادی، رفاه و امنیت و حقوق مردم بلند شود را خواهیم شکست؛ ما مذهب و تعلقاتش را برای همیشه به زباله دانی تاریخ خواهیم سپرد؛ ما آپارتاید جنسی را لغو خواهیم کرد. برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد را قانون اعلام خواهیم کرد؛ ما مجازات اعدام را برخواهیم چید؛ ما همه سران ریز و درشت جمهوری اسلامی را دستگیر و به دادگاه های مردمی خواهیم کشاند؛ از خامنه ای ها و روحانی ها و خاتمی ها تا خیل جریانات و اشخاصی که در طی این همه سال، آشکار و آگاهانه از معماران این سیستم و عصای دست این نظام بوده اند، باید محاکمه شوند و جوابگو باشند.
جمهوری اسلامی، که بر اختناق و بی حقوقی و استثمار مطلق انسان متکی است، تنها به نیروی جنبش انقلابی طبقه کارگر، جنبش کمونیستی طبقه کارگر، میتواند تماما سرنگون و از بنیاد برچیده شود.
No related posts.