ابعاد خیزشهای دیماه در ایران براستی آموزنده است؛ جایگاه واقعی این خیزش و خطر بلقوه و بلفعل آن را باید از زبان دشمنان طبقاتی اش شنید. تنها کیهان لندن مانده بود که لنگ لنگان به بهانه این خیزش خودش را خیس کند؛ این “هفتهنامه وزین” که تنها شایسته خدابیامرز “جامعهمدنى” خاتمى و جلایىپور و “هم سفره چلوکباب علیرضا نورى زاده” در “حافظ لندن”، است، می فرماید:
” بر سر ”مستضعفان“ ایران در طول چهل سال گذشته همان آمده که بر سر ”پرولتاریا“ی بلوک شرق! همگی پلکانی شدند برای به قدرت رسیدن یک گروه عقیدتی و ایدئولوژیک که کشورهای خود را به سوی تجزیه و نابودی رهبری کردند. آنها چارهای جز عبور از این نظامها ندارند.“
اهمیت این نوع موعظه ها در حد همان خطبههاى نمازجمعههاى جانوران اسلامى است! اینها، با همان حدت و شدتى که دیروز از “اردوگاه شوروى” یا “آزادى فقط براى…” حمایت مىکردند و جهان را از پشت کلیشهها مىدیدند، امروز از دمکراسى و مرزبندى با ایدولوژی و غیره صحبت مىکنند. تحولات شتابان اجتماعى و سیاسى در ایران، شروع به تارومار کردن این نوع تفکرات کرده است.
اما چرا اینروزها از خامنه ای و روحانی و تاجزاده و عبدی و خاتمی زبان بسته تا رضا پهلوی ولوشده و کیهان لندن دخمه نشین و بی بی سی بازنشسته، همگی در مورد رویدادهای دیماه کمابیش مثل هم موعظه میکنند و ادبیاتشان شبیه هم شده است؟! چرا همه تا این حد از این جنبش وحشت دارند؟! بجنبید بدبختها!خیزش دیماه محرومان در ایران میخی بود بر تابوت همه شما، چه در حاکمیت و چه در بیرون حاکمیت! چه با عمامه چه بی عمامه!
کیهان لندن در این میان، اینبار پیه لات های آریایی و ناسیونالیست های عظمت طلب دو آتشه را در مقابل ”خطر“ کمونیسم و نقش طبقه کارگر ایران در تحولات آتی به تن مالیده است؛ اینکه جامعه ایران و ”پرولتاریا“ قرار است چه را جایگزین جمهوری اسلامی کند به کیهان ربطی ندارد؛ کیهان میخواهد صاف و ساده “مجلس عوام” در ایران به وجود بیاید و “لردهاى اسلامى”، جای خود را به ”لردهای آریایی“ واگذار کنند؛ و به نظام ”آزاد“ بازار رضایت بدهیم و صبور باشیم. اجازه بدهیم مقامات امنیتى دیروز و ”تئوریسینهاى“ کیهان هدایت خردمندانه ایران آریایی را به عهده بگیرند. اسمش را هم گذاشته اند نظام غیر ایدولوژیک!
تاریخ گذشته و معاصر در کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین آنقدر نمونه از این نوع نظامهای بازار آزادی و ”غیر ایدولوژیک“ مد نظر کیهان دارد، که متاسفانه آدم از فرط وفور در مضیقه می افتد: کودتای خونین پینوشه علیه دولت آلنده و قتل عام و تبعید صدها هزار سوسیالیست در شیلی؛ هدف ”مقدس“ پینوشه این بود که شیلی را نه به پرولتاریا بلکه به ”کارآفرینان“ بازگرداند!
کودتای خونتای سرهنگان در یونان با کمک سازمان سیا و دولت موقت آمریکا با شعار ”غیر ایدولوژیک“: ”سرزمین پدری، مذهب و خانواده“، که منجر به دستگیری، شکنجه و تبعید هزاران هزار کمونیست و شهروند یونانی شد.
کشتار نیم میلیون کمونیست توسط سوهارتو، میزبان جادوی بازار و از مداحان فریدمن که با یک کودتای نظامی قدرت را در دست گرفت؛
توحش دولت بریتانیا تحت حکومت تاچر نسبت به ۲۴۰ هزار کارگر معدن اعتصابی و خانواده های آنان را کم تر آدم غیر مغرضی می تواند فراموش کند. جولان لاتهای آریایی از نوع کیهان از این دست است!
شاید یکی از مهمترین نتایج جنبش محرومان در دیماه امسال این بود که خالکوبی های این صف آریایی – اسلامی را کنار هم نمایان کرد: ایدولوژی بازار!
پاسخ محرومین و طبقه کارگر در ایران به این صف ضد آزادی، ضد برابری و رفاه و حرمت انسان، کاملا روشن است: زنده باد انقلاب کارگری؛
محو بردگی مزدی؛
زنده باد دیکتاتوری پرولتاریا؛
زنده باد رفاه و خوشبختی؛
No related posts.