جنایات و مكافات

نویسنده: فواد عبداللهی

تاریخ انتشار: ۲۹ مه ۲۰۲۱

اپیزود اول

در یكی دو روز گذشته رسانه‌ها خبر از اعتراف دو دولت فرانسه و المان به نسل‌كشی‌های تاریخی در دو نقطه جهان می‌دهند. امانوٸل مكرون رٸیس‌جمهور فرانسه به نقش فرانسه در نسل‌کشی سال ۱۹۹۴ رواندا اعتراف کرد و هایكو ماس وزیر امور خارجه دولت آلمان برای اولین‌بار به نسل‌کشی بومیان در زمان استعمار نامیبیا در جریان سال های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ که مربوط به دوره امپراتوری آلمان می شود، اعتراف کرد. سوال اینست كه چگونه بعد از این همه سال این دو دولت امروز به صرافت چنین اعترافاتی افتاده‌اند؟! چه تغییر و فشاری در جامعه اروپا و در افكار عمومی مردم در جوامع غربی محسوس شده و در حال رقم خوردن است كه دول حاكم بر این جوامع را یكی پس از دیگری امروز مجبور به باز كردن پرونده نسل‌كشی‌های تاریخی خود كرده است.

بی‌تردید این اعترافات بلاواسطه به عنصر بیداری مردم در جوامع غربی گره خورده است. محصول “پایان یك دوره” و پشت سر نهادن رخوت دهه ۹۰ و عنان‌گسیختگی نظام “آزاد” بازار و طلوع خونین “نظم نوین جهانی” است. یادمان نرفته است كه جار می‌زدند كه هیچ اصل مسجلی وجود ندارد، آینده معلوم نیست، جهان صحنه نبرد تمدن‌ها و فرهنگ‌هاست. گفتند ما نمی‌توانیم انسان باشیم و جهانشمول باشیم، دهه میلیتاریسم و لشكرشكی دول غرب به خاورمیانه و از هم گسیختن پایه‌های مدنیت در جوامع بود؛ دهه رشد باكتری مكتب منحط پسا – مدرنیستی در علوم و جامعه شناسی در غرب بود؛ دوره اشاعه “نسبیت فرهنگی”، زن كشی، سربریدن انسان و قوم‌پرستی و مذهب بود. گفتند آزادی و برابری و هر امر بزرگ و مشتركی پوچ است. گفتند از هنر تا موسیقی و ادبیات و خوراك و نوشاك و فرهنگ، همه چیز محلی است و همین محلی بودن است كه درست و اصولی است. بشریت را مسخ كردند، شهرنشینی جای خود را به زندگی قبیله‌ای داد و تمام رسانه‌ها و بلندگوهایشان را در خدمت “راز بقاء” بكار گرفتند.

اما دیری نپایید كه غول از شیشه دوباره بیرون آمده است! از خیزش میلیون‌ها نفر علیه بردگی مزدی در این نظام به بهانه اعتراض به قتل فجیع فلوید توسط پلیس آمریكا تا پاكسازی قومی مردم فلسطین توسط ارتش فاشیست دولت اسراٸیل، كل اهداف عملی و بنیان‌های مشروعیت نظری نظام كاپیتالیستی را به لرزه درآورد. جرقه‌ای كافی بود كه این انزجار فروكوفته و خاموش محرومان بار دیگر آتش به خرمن حاكمان بزند. معلوم شد كه جنبش سوسیالیستی و آرمان مساوات طلبی از فكر و روحیه و زندگی بشریت قابل حذف نیست؛ خودشان می‌گویند كه “خطر” بازگشت ماركس و كمونیسم، جدی است! از زبان خودشان بشنوید كه اعتراف می‌كنند كه “اشتراكی كردن نیازمندی‌های بشری تنها اهرم خروج از نظام سرمایه‌داری است”..

آقای مكرون و جناب هایكو ماس هم درست در چنین شرایطی مجبور به اعتراف شده‌اند؛ این هرچند یك عقب‌نشینی برای حاكمان و یك پیشروی برای جنبش سوسیالیستی است، اما كافی نیست! اینها هنوز به نسل‌كشی مردم فلسطین توسط دولت اسراٸیل و كمك‌های بی‌دریغ “جامعه جهانی” به این دولت اعتراف نكرده‌اند! سیاست پاكسازی قومی مردم فلسطین توسط دولت فاشیست اسراٸیل هنوز زنده است و می‌سوزاند و می‌كشد، هنوز ماشین جنوساید راست افراطی در اسراییل و تجهیز آن به سلاح و مهمات مدرن توسط دول غربی از حركت باز نمانده است. هنوز اجحافات و تبعیض در حق انسان به حكم جنسیت و نژاد و ملیت و مذهب ادامه دارد و از چهره جهان ما رخت نبسته است. هنوز جناب مكرون پرونده سركوب انقلاب عزیز ۵۷ و هالوكاست اسلامی به رهبری خمینی را كه به “لطف” دول غربی در نشست گوادلوپ ساخته پرداخته شد بیرون نكشیده است. هنوز درخت سیبی كه خمینی را در پاریس زیرش نشاندند و به مردم قالبش كردند پابرجاست؛ هنوز بی‌بی‌سی و رادیو فرانسه كه عكس خمینی را در ماه كردند، كماكان به مغزشویی و تولید جهل و خرافه ادامه می‌دهند؛ هنوز شركای غربی به قدرت رساندن خمینی و جریان اسلامی در ایران، پرونده‌شان گشوده نشده است؛ وای به روزی كه كمونیسم و شوراهای كارگری در ایران به قدرت برسند؛ وای به روزی كه حكومت كارگری به پیروزی برسد؛ جهان را می‌شورانیم! اعترافات امروز آقایان برای ما و میلیون‌ها انسان در جهان، تازه آغاز كار است. 

اپیزود آخر

عصر زندان، عصر رخوت و تباهی فیزیكی و معنوی انسان به پایان رسیده است. بازگشت حقوق جهانشمول انسان و رهایی به دست خود ما فرا رسیده است. عروج امیدوارانه جنبش سوسیالیستی و ساختارشكانه در گوشه گوشه جهان، همه خشونت و تلخی ما را به كناری نهاده است. همین انزجار میلیونی اخیر به پاكسازی قومی مردم فلسطین توسط دولت جنایتكار اسراٸیل، كورسویی از امید سوسیالیستی از آمریكا تا اروپا و از ایران تا اسراٸیل و فلسطین را در برابر سقوط گشوده است. همین یك قلم كار، حاكمان را وادار به اعتراف كرده است؛ ارزش پابرجای رفاقت و نوعدوستی در میان انسان‌ها فارغ از تعلقات كاذب جنسی، ملی و مذهبی در گذار از سختی‌های مشترك در طی دوران سیاه حاكمیت “بازار آزاد” و “دمكراسی پارلمانی”، شكل گرفته است. جا دارد همچون “استیو كوین” در نقش “پاپیون” رو به نظام حاكم بر جهان با بانگ بلند اعلام كنیم: “آهای حرومزاده‌ها! من هنوز زنده‌ام!”

Share on print
Share on facebook
Share on twitter
Share on pinterest
Share on telegram
Share on email