رویدادهای سیاسی هفته

نویسنده: فواد عبداللهی

تاریخ انتشار: ۱۶ ژوٸیه ۲۰۱۸

باز هم بصره

شهر بصره به خروش درآمده است؛ و این درست درحالی است که هنوز چند صباحی از انتخابات کذایی در عراق نمی گذرد؛ انتخاباتی که قرار بود بار دیگر همه ثروت و سامان در این مملکت میان حکومتی ها و سرکردگان باندهای قومی و مذهبی موجود چه در حاکمیت و چه در “اپوزیسیون” تقسیم شود؛ مردمی که از سالها بیکاری، نداری و فقر امکانات و خدمات اجتماعی در این خطه ذله شده اند در ابعادی سازمان یافته، هم اکنون پایه های حاکمیت فاسد در عراق را به لرزه درآورده اند؛ فرمان این حرکت مهم در کنگره ای متشکل از صدها نفر از کارگران و مردم محروم محلات این شهر صادر شد؛ هدف، مصادره کردن کمپانی های نفتی جنوب عراق، و به کنترل درآوردن شریان اقتصادی این مملکت توسط محرومین است؛ به دنبال این حرکت، بغداد و تعداد دیگری از شهرهای جنوبی عراق نیز در حمایت وسیع خود از این اعتراضات به حرکت درآمده اند؛ در مقابل این صف آرایی، به فرمان عبادی کل ارتش و نیروهای امنیتی به سمت بصره گسیل داده شده اند و اوضاع به شدت امنیتی اعلام شده است!

خطر این اعتراضات از نقطه نظر حاکمیت، نه فقط به دلیل نفس اعتراض به دولت بلکه به خاطر این است که ۱- این اعتراضات خودبخودی نیست و از پایین به سازمان و رهبران عملی متکی است و ۲- بخاطر جایگاه ویژه شهر بصره است که در اقتصاد این کشور منحصر بفرد است؛ این شهر گلوگاه نفتی عراق است؛ جایی است که اقتصاد این مملکت از آنجا اداره میشود؛ بصره جایی است که کلیدی ترین بخش طبقه کارگر عراق یعنی کارگران نفت جنوب را در خود دارد. جایی که تجربه غنی “اتحاد شوراها و اتحادیه های کارگری” در سال ۲۰۰۷ را به خود دیده است؛ تجربه ای که اعلام کرد “تنها طبقه کارگر میتواند جامعه عراق را از ورطه اشغال و جنگ و ویرانی نجات دهد”؛ بی سبب نیست که عبادی و سایر مرتجعین هیات حاکمه در عراق اوضاع را بشدت امنیتی اعلام کرده اند. خطر پیوستن کارگران نفت به اعتراضات هزاران نفر از مردم محروم چه در بصره و چه در کل عراق، زمین را زیر پای دولت و گانگسترهای قومی – مذهبی در این کشور داغ کرده است. به کنترل درآوردن شریان اقتصادی عراق توسط طبقه کارگر و محرومین جامعه عراق، آن کابوسی است که تمام نیروهای مرتجع موجود، از دولت عراق گرفته تا باندهای قومی – مذهبی را به وحشت انداخته است. تا همینجا این اعتراضات باید بی قید و شرط مورد حمایت قرار گیرد.

اما و مهمتر از همه باید توطئه دولت و دخالت باندهای قومی – مذهبی را افشا کرد.  باندهایی که تاریخا به دنبال جنگ دوم آمریکا علیه عراق بخشی از آنها توسط جمهوری اسلامی ایران تغذیه میشوند و در بالانس قدرت در هیات حاکمه عراق به نفع منافع ایران در منطقه ساخته پرداخته شده اند. این نیروهای سیاه هم اکنون مناسبترین بهانه را بدست دولت مرتجع عراق جهت سرکوب اعتراضات برحق مردم بصره داده اند؛ تیراندازی این باندها و نیروهای امنیتی دولت در اعتراضات اخیر مردم بصره را باید خنثی کرد؛ دخالت نیروهای باند سیاهی و مزدور که روزی از کیسه عربستان و روز دیگر سر در آخور ایران دارند و همه به نوعی در هیات حاکمه عراق سهم دارند باید ممنوع اعلام شود؛ جنگ بر سر سهم خواهی و بالانس این نیروها در ثروت و قدرت سیاسی موجود در عراق، جنگ طبقه کارگر و محرومین در این مملکت نیست؛ جنگ طبقه ما علیه کل این مرتجعین، نبردی به قدمت تاریخ شکل گیری سرمایه داری و استثمار مردم در عراق است؛ این نبردی است که باید کل پایین جامعه را علیه حاکمیت در بالا متحد کند؛ ابزارهای تامین این اتحاد را خود کارگران و کمونیستها و محرومین محلات در شهرهای عراق تامین خواهند کرد؛ همین امروز کارگران نفت جنوب عراق و کمونیست ها وظیفه هدایت این اعتراضات و متواری کردن دستجات باند سیاهی قومی – مذهبی نوکر حکومت های مرتجع در منطقه را به عهده دارند.

داستان ناتو

نشست اخیر زرادخانه جنگی ناتو با تهدید ترامپ به خروج و کاهش بودجه آمریکا در قبال این سازمان روبرو شد. ترامپ سایر کشورهای عضو ناتو را بدهکار آمریکا دانست و آنها را به پرداخت هزینه ناکافی از درآمد ناخالص ملی این کشورها به این سازمان متهم کرد؛ مستقل از ظاهر باج خواهی ترامپ از اعضای ناتو، اهمیت ناتو و ماندن و نماندن در آن در اختیار ترامپ نیست؛ آمریکا اگر می خواهد بلحاظ موقعیت سیاسی – اقتصادی اش بیشتر از اینها سقوط نکند و در دنیا و در کنار سایر رقبا حضور داشته باشد باید در ناتو بماند. اتاق های فکری هیات حاکمه آمریکا و ارتش این کشور مشاعر خود را از دست نداده و در مقابل منافع درازمدت خود کور نیستند؛ کماکان به عنوان قدرتمندترین زرادخانه میلیتارستی در جهان، دو دستی نظام امنیتی بین المللی را به اروپا تقدیم نخواهند کرد؛ اروپا هم داعیه استقلال میلیتاریستی از آمریکا را ندارد؛ میداند که رسیدن به پای قدرت میلیتاریستی آمریکا، اگر غیر ممکن نباشد بسیار نامحتمل است؛ حالا حالاها امکان پذیر نیست و باید آمریکا را تا دور دست ها با خود داشت. بنابراین، جنگ آمریکا بر سر سهم این و آن در ناتو، بیشتر شبیه باج خواهی برای کسب هژمونی سیاسی – اقتصادی بیشتر در مقابل رقبا، بویژه اروپا و در راس آنها آلمان است. این بازی هرچند بهانه است، اما در صورت عدم دخالت فعال پایین در مقابل دولت های خود، میتواند مخاطرات زیادی برای شهروندان هر دو حوزه اروپا و آمریکا داشته باشد.

امروز پس از قریب بیست سال پس از جنگ سرد و شکست نظم نوین، جهان چند قطبی شاهد سرباز کردن هرچه بیشتر تناقضات و بن بستهای سیاسی و اقتصادی بلوک “پیروز” است؛ بازتاب خلا اتوریته و سرکردگی سیاسی بر جهان غرب، خود را در نشست اخیر سران ناتو نشان داد؛ شبح فروپاشی کمپ “پیروز” کماکان بر سر بورژوازی غرب در گشت و گزار است.

آقای پهلوی، توپ در زمین شماست!

به دنبال بلند شدن بوی الرحمان جمهوری اسلامی در خیزش های دیماه گذشته، این روزها را باید ایام “بیانیه”، “آشتی ملی”، “نشست” و “اتئلاف” و “برنامه ۱۰ ماده ای” و چند ماده ای در صفوف اپوزیسیون راست، نامگزاری کرد؛ این موقعیت نشاندهنده تحرک در صفوف پراکنده ولى گسترده اپوزیسیون بورژوایى رژیم اسلامى براى بدست دادن آلترناتیو یا جانشین “معقولی” براى این وضعیت است. اپوزیسیون راست بمنظور مقابله با کمونیسم و انقلاب کارگرى که منجر به از میان برداشته شدن سلطه سیاسى و اقتصادى حاکمیت طبقاتى سرمایه داری خواهد شد، به تکاپو افتاده است. تا شاید بتوانند از موقعیتى قوى تر و با حمایت گسترده تر آمریکا با کنار زدن جمهورى اسلامى به مقابله با جنبشى برخیزند که خواهان نابودى کل شرایط استثمار و بندگى و اسارت و بى حقوقى سیاسى مردم است. در تلاشند تا یکبار دیگر سرنوشت مردم را در چهارچوب و محدوده مطالبات طبقات داراى جامعه رقم بزنند. میخواهند تا دیر نشده و کارگر و زحمتکش و آزادیخواه با پرچم آزادى و برابرى و حکومت کارگرى به میدان نیامده است، خودشان از بالاى سر مردم ببرند و بدوزند و بار دیگر توهم یک آلترناتیو بورژوایى را به مردم حقنه کنند. این جوهر عمومى تحرک این طیف است. در این میان، رضا پهلوی با روزنامه کیهان چاپ لندن، اخیرا گفتگو کرده است؛ از “تداوم مقاومت مردم ایران در کف خیابانها” حرف می زند؛ از “اراده و تصمیم عمومی مردم برای گذر همه جانبه از نظامی که در این ۴۰ سال کارنامه منفی داشته” میگوید؛ از “همبستگی سراسری میان مردم” در این مدت به شعف آمده است؛ میگوید “سوریه ای شدن اوضاع، لولو خور خوره رژیم برای ترساندن مردم” است؛ “اراده مردم و اتحاد همه نیروها میتواند مانع این پدیده شود”؛ ایشان در این گفتگو حرف از “آشتی با نیروی انتظامی” هم میزند؛ علیرغم باطن پوچ سیاست “آشتی با ارتش و نیروهای انتظامی”، اما ظاهرا ایشان حرف های نامعقولی نمی زند. بسیار خب؛ توپ در زمین شماست. سوال میکنیم: ما هم موافقیم که رژیم، مردم را از لولو خورخوره سوریه ای شدن اوضاع میترساند؛ اما صورت مسله کماکان معتبر است؛ شما چگونه مانع سوریه ای شدن ایران حتی در خلال به قول شما “گذر” از این نظام میشوید؟ طرح و پلاتفرم و نقشه شما چیست؟ آشتی با ارگانهای سرکوب رژیم؟!!

انگشت به دهان نمانید که خدمتتان عرض کنیم جمهوری اسلامی رژیم سلطنت نیست و ماهیت اش به عنوان یک حکومت مذهبی و جنایتکار، با دسته بندی های درونی خود، سیر سرنگونی اش را با مخاطرات جدی روبر خواهد کرد. شما چگونه مانع چنین اتفاقی خواهید شد؟! سرمایه گذاری بر روی ارتش و سپاهیان خوش خیم و بسیجی های ورسیون کم خطر تر چیزی نیست جز سرمایه گذاری بر روی دستجات درون حکومتی، اصلاح طلبان جدید، باندهایی که خود را برای الگوی جدید به قدرت رسیدن در فردای خلاء قدرت آماده می کنند. یا قدرت و زور مردم از پایین، یا قدرت دستجات و باندهای حکومتی از داخل با تکیه بر بخش های خوش خیم سپاه و بسیج و ارتش، مضمون رویای آقای پهلوی است. حال مستقل از اینکه خود چقدر به آن واقف باشند یا نباشند. باز لازم است تاکید کرد، میان دو آلترناتیو شق ثالثی وجود ندارد؛ یا قدرت از پایین و با یک قیام توده ای و تحقق مفاد منشور سرنگونی توسط طبقه کارگر و ما کمونیستها، یا از بالا و به شکل کودتا و ضد کودتا و سوریه ای شدن ایران!

سرنگونی فوری جمهوری اسلامی از طریق قیام توده ای و تحقق مفاد منشور سرنگونی، بهترین، کم خطرترین و امن ترین راه برای پایان دادن نه تنها به عمر جمهوری اسلامی، که پایان دادن به مخاطراتی است که امروز توسط ارتجاع بین المللی، منطقه ای و ارتجاع حاکم در ایران دامن زده میشود. چرا پای مفاد منشور سرنگونی ما امضا نمی زنید؟ مشکل تان چیست؟

چرا معنی پیروزی مردم علیه جمهوری اسلامی را در زرورق “آشتی با نیروهای انتظامی” می پیچید؟ مشکل شما با اعلام سرنگونی و انحلال جمهوری اسلامی چیست؟ مشکل شما با انحلال و خلع سلاح سپاه پاسداران، ارتش و کلیه دارودسته های نظامی و شبه نظامی وابسته به جمهوری اسلامی، تحت کنترل گرفتن کامل کلیه امکانات تسلیحاتی، تدارکاتی و اموال و دارائی های این ارگانها و نهادها چیست؟ چرا از انحلال کامل وزارت اطلاعات حرف نمی زنید؟ چرا از قابل دسترس کردن کلیه آرشیوها، بایگانی ها و پرونده های دولت از جمله سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات برای مردم چیزی نمیگویید؟ مشکل تان با مصادره کلیه موقوفات و اموال و دارائی های نهادهای سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک اسلامی، اموال سران جمهوری اسلامی، “حوزه های علمیه” و نهادها و مدارس اسلامی و استفاده از آنها برای رفع نیازهای مادی، معنوی، تفریحی، سیاسی و اجتماعی مردم چیست؟

چرا انحلال کلیه حوزه های علمیه را اعلام نمی کنید؟ چرا از دستگیری سران جمهوری اسلامی چیزی نمیگویید؟ مشکل تان با مسلح کردن مردم در میلیس های توده ای برای دفاع از آزادی، برای سرکوب مقاومت بازماندگان جمهوری اسلامی و تعرض هر نیروئی به آزادی ها و حقوق مردم چیست؟ چرا اعلام جدائی کامل مذهب از دولت و آموزش و پرورش را اعلام نمی کنید؟ با لغو کلیه قوانین و مقرراتی که منشاء مذهبی دارند و اعلام آزادی مذهب و بی مذهبی چه مشکلی دارید؟ آیا واقعا حاضرید آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان، مطبوعات، اجتماعات، تشکل، تحزب و اعتصاب را برسمیت بشناسید؟ آیا واقعا در ناصیه جنبش و آلترناتیو شما اعلام برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد در حقوق مدنی و فردی، لغو کلیه قوانین و مقرراتی که ناقض این اصل است، وجود دارد؟ چرا هیچوقت آزادی کلیه زندانیان سیاسی را اعلام نکردید؟ مشکل تان با لغو مجازات اعدام چیست؟ آیا واقعا حاضرید دسترسی همگانی بویژه تشکلهای توده ای مردم و احزاب سیاسی به رسانه های جمعی دولتی را تامین کنید؟

مشکل تان با تضمین بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد آماده بکار بالای ۱۶ سال چیست؟ پرداخت بیمه بیکاری مکفی و سایر هزینه های ضروری به کلیه کسانی که به علل جسمی یا روانی توان اشتغال به کار ندارند؟

مشکل تان با ارجاع مساله تعیین نظام حکومتی آینده ایران و تهیه قانون اساسی به مجمع نمایندگان مستقیم مردم چیست؟

آیا به برگزاری رفراندم در مناطق کرد نشین غرب ایران، زیر نظارت مراجع رسمی بین المللی، برای دادن حق انتخاب آزاد و آگاه به مردم این مناطق برای ماندن در ایران بعنوان اتباع متساوی الحقوق با دیگران و یا جدائی از ایران و تشکیل دولت مستقل تن می دهید؟ و …

آقای پهلوی، اینها بخشی از مفاد منشور سرنگونی جمهوری اسلامی است که توسط حزب ما اعلام شده است؛ توپ در زمین شماست! این گوی این هم میدان! آشتی با ارگان های سرکوب رژیم تحت نام “گذر” از این اوضاع سیاست شناخته شده ای است؛ پیش فروش پروژه اصلاح رژیم از درون، تمام محتوای آلترناتیویی است که شما به آن امید بسته اید! و این چیزی نیست جز نسخه فروپاشی و تکیه به دستجات باند سیاهی درون حکومتی!

Share on print
Share on facebook
Share on twitter
Share on linkedin
Share on google
Share on pinterest
Share on tumblr
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on email