جمهوري دوم سرمايه –

يک کارگر: به جان هر دو بچه‌‌ام که عزیزتر از آنها کسی را در این دنیا ندارم، روز کارگر در میدان آزادی پلیس دست مرا کشید و شروع کرد به تهدید و فحاشی. گفتم حق نداری فحش بدهی و شکایت می‌کنم. چنان با نوک پوتین کوبید به ساق پایم که هنوز ورمش نخوابیده… و شروع … Read moreجمهوري دوم سرمايه –

اول ماه مه –

چيز مهمي نيست، تنها يکي از ما تنها حيات حقير انساني، ويران شده تنها ذره اي ناچيز از جهان در جهنم ماشين ها، کارخانه ها و خرده پاش ها درهم شکسته است، خرد شده است، متلاشي شده است … بگذار خدا نداند و تار از پود زندگي بگسلد. به نداي بهار، ناگاه الهه اي پر … Read moreاول ماه مه –

دروغ مي گويند –

اقبال مسيح در سال ١٩٨٣ در لاهور پاکستان بدنيا آمد؛ در چهار سالگي از جانب خانواده اش و در عوض دريافت ١٦ دلار به صاحب سهام يک کارخانه قاليبافي فروخته شد و پا به ميدان بردگي ميليون ها کودک کارخانه و کارگاه گذاشت. ٧ روز هفته، ١٤ ساعت کار در روز و تنها نيم ساعت … Read moreدروغ مي گويند –